مناظره دیشب بین مهندس میرحسین موسوی و دکتر محمود احمدی نژاد از جهات مختلف قابل تحلیل است. مهمترین واقعیت این است که مردم می گویند هیچکدام از دو مناظره گر چیزی برای عرضه در بعد راهکار و برنامه نداشتند تا مردم با امیدواری به راهکارهای ارائه شده برای برون رفت از مشکلات و نیز مقایسه برنامه های دو کاندیدا دست به انتخاب بزنند.
مناظره کنندگان دیشب در نبود یک نگاه "برنامه محور"، گاه از جاده اخلاق خارج شده و هر کدام برای دفاع از عملکرد یا برنامه های خویش، حریم دیگران را نشانه رفته و گاه تعادل احساسی خویش را از دست می دادند که در این میان، هرچند رفتار موسوی قابل قبول تر از احمدی نژاد بود ولی بی نقص نبود. هرچند تخریب موسوی توسط رقیب، نوعی ترحم همراه با دلسوزی را در مخاطب برمی انگیخت اما ضعف مفرط موسوی در بیان نقاط ضعف اساسی دولت نهم و نیز ناتوانی در ارائه یک تبیین قوی از برنامه های دولت آینده خود، باعث قضاوت منفی بیننده می شد.
در اینجا یک سوال مطرح می شود؛ چرا محمود احمدی نژاد این حرفها را در دقیقه نود به زبان می آورد؟ آیا او باورش شده است که باید با اراده ملت ایران با صندلی ریاست جمهوری خدا حافظی کند؟
و یک سوال دیگر که مربوط به موسوی است اینکه آیا در طول اینهمه سال قبل از احمدی نژاد، اوضاع بر وفق مراد ملت ایران بوده است که میرحسین موسوی سکوت کرده بود؟ یا اینکه او نیز می خواهد از بعضی اشتباهات محمود احمدی نژاد و بزرگنمایی آن، خلاء برنامه ای خود را پر کند؟
به هر صورت نتیجه این مناظره برای هر دو طرف، دستاورد مثبت قابل توجهی نداشت و بسیاری از اصولگرایان یا رزمندگان هشت سال دفاع مقدس که تاکنون تصمیم خاصی نگرفته بودند یا در حال بررسی برای حمایت از احمدی نژاد بودند، از او روی گردان شدند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران موسوی اگرچه حملات پی در پی احمدی نژاد را به حساب تندخویی او می گذارند ولی نمی توانند چشم خود را بر خلاءبرنامه ای در تبلیغات موسوی ببندند و بنابراین در ادامه حمایت از وی دچار تردید شدید شدند.
به نظر می رسد مناظره دیشب موسوی و احمدی نژاد یک بازی باخت - باخت برای هر دو بود. هرچند هوادران دو آتشه هر دو کاندیدا، در ظاهر از نتیجه ابراز خوشحالی می کنند ولی در نهان نگرانند. چرا که می دانند قضاوت مردم درباره هر دو این است که یک نمره منفی گرفتند؛ احمدی نژاد منفی انضباطی و اخلاقی گرفت و موسوی منفی برنامه ای.
امروز تعداد زیادی پیامک به دست من رسید که مردم قضاوتهایشان را از این مناظره به رشته تحریر در اورده بودند. هم بخشی از طرفداران موسوی و هم بخشی از طرفداران طرفداران احمدی نژاد با شجاعت اذعان می کردند که روند انتخابات به نفع محسن رضایی پیش می رود و در سایه تخریب های شدیدی که این دو کاندیدا متوجه یکدیگر می کنند، آراء خاموش رضایی در حال افزایش است.
با خود فکر کردم چرا مناظره دیشب چنین نتیجه ای داشته و طرفداران دو کاندیدا - یا لااقل بحشی از طرفداران جسور دو کاندیدا - را به بیان چنین حقیقتی رسانده است؟ گذشته و سابقه محسن رضایی برای ملت بزرگ ایران شناخته شده و شفاف و روشن است. و
اگر قرار باشد احمدی نژاد و موسوی در مناظره با محسن رضایی نیز به همین سبک و سیاق ظاهر شوند، و همین حرفهای سطحی و احساسی و حمله کردن به حریم رقیب را دنبال کنند، محسن رضایی پیروز میدان خواهد بود.
مردم آگاه ایران در خلال این مناظره ها، کاندیدای اصلح خویش را برخواهند گزید و به این نتیجه خواهند رسید که راهی به غیر از خط و شیر کردن هم هست و آن، "جریان سوم و مستقل و انقلابی" است که در اندیشه ها و برنامه های معمار نوین و امیر سربلند ایران زمین دکتر محسن رضایی تجلی یافته است.
سلام، بر مبنای گزارش بانک مرکزی ۸۷ درصد دستمزد کارمندان و کارگران خرج هزینههای خوراکی میشود. سال گذشته این ۴۷ درصد بود. خدارا شکر انتخاب آقای احمدینژاد واقعا وضع ما را تغییر داده.آقا محمود دکتر ،بسیجیها و پاسدارها انتخابات را با گلوله برای شما خریدند آیا این برو بچهای شما میتونند تورّم و اقتصاد هرج مرج و گرسنگی را هم با یک گلوله از بین ببرند؟ آیا گلولههای اینها میتونه اجاره من رو هم بده،برای خانواده من لباس بخره، خرج تحصیل بچههای من بشه؟ لعنت بر من و تمام کارگرهایی دیگری که به تو رای دادیم.خدا خودش رحم کند.
با شرح!!!!!